قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید
امیرحسین توفیق – ونکوور
«نگران نباش رفیق، این فرم و مدارک رو از خیلیها خواستهاند.»
«آخه بعد از این همه مدت و انتظار، فرم اسکجوال آ، گواهی سابقه کار و اشتغال به کار و رزومه؟!! اینها رو دیگه واسه چی میخوان؟!»
رضا با دوستانش مشورت کرد. در ایمیل و فایل چندصفحهای جدیدی که دریافت کرده بود، آفیسر این مدارک را از او خواسته بود؛ بدون هیچگونه اشاره به موضوع خاص دیگری. رضا با مشاور مهاجرت هم مشورت کرد و وی هم عنوان کرده بود که جای نگرانی نباید باشد و خواستهاند او آخرین شرایط خود را بهروزرسانی کند تا مقدمات لازم برای صدور ویزای اقامت او و خانوادهاش فراهم شود.
سی روز فرصت داده بودند تا مدارک مورد نیاز را آماده و ارسال کند. رضا خیلی سریع رفت و این کار را دنبال کرد تا پیش از زمان مقرر، مدارک خواستهشده را به سفارت کانادا در ورشو برساند. زودتر از زمانی که فکر میکرد، فرم مربوطه را آماده و بهروزرسانی کرد، رزومه و کلیهٔ مدارک خواستهشده را با پست «دی اچ ال» به سفارت کانادا در ورشو ارسال نمود. زمانی که از رسیدن مدارک و بستهٔ ارسالی به سفارت اطمینان حاصل کرد، بار دیگر وارد فاز انتظار شد. انتظاری که اینبار چندان به طول نینجامید و دقیقاً یکماه پس از دریافت مدارک، ایمیلی از سفارت دریافت کرد و خوشحال و سرمست که بالاخره تمام شد!
ایمیل را باز و شروع به خواندن کرد. وقتی به انتهای ایمیل رسید، نزدیک بود قالب تهی کند؛ «یعنی تموم شد، تمام اون انتظار و شور و شوق همه تموم شد و به باد فنا رفت؟»
رضا، شوکه شده بود و حتی نمیتوانست نفس بکشد. چندین بار ایمیل و متن را خواند و… در ایمیل ارسالی توسط سفارت کانادا در ورشو، این عبارات به چشم میخورد:
«آقای رضا جمالی، پروندهٔ شما با دقت کامل بررسی شد. در فرمهای اولیه و همچنین گواهیهای اشتغال و سابقهٔ کار ارسالی شما، قید شده است که شما در سازمانهای مشروحهٔ زیر و در تاریخهای ذکرشده مشغول به کار بوده یا هستید. در فرم دریافتی و سوابق کاری و رزومهٔ شما نیز که در چند ماه پیش دریافت کردهایم، مجدداً به همان موارد اشاره شده و کاملاً ادعاهای گذشتهٔ خود را تکرار نمودهاید. آفیسر پروندهٔ شما، در بررسی «پروفایل لینکدین» شما متوجه شده است که در تاریخ مشخصی به شغلی اشتغال داشتهاید که نه در رزومه، نه در فرمها و نه در مدارک کاری ارسالشده، به آن شغل اشاره نکردهاید و آنچه مشخص است، اطلاعاتی نادرست به سفارت کانادا و وزارت مهاجرت و شهروندی کانادا اعلام نمودهاید. لذا، از تاریخ این ایمیل بهمدت ۱۵ روز فرصت دارید که اگر توضیح خاصی دارید، اعلام نمایید. توجه داشته باشید که پروندهٔ شما مردود گردیده است و شما بهدلیل اعلام اطلاعات نادرست، بهمدت دو سال از ورود به خاک کانادا با هر نوع ویزا منع میشوید، مگر آنکه توضیحات شما، قانعکننده باشد.»
فرصت بسیار محدود بود و رضا دست به دامن مشاور مهاجرت شد تا جوابیهای خوب، منطقی و محکمهپسند آماده کند.
«خب، داستان چیه؟ این اختلاف از کجا نشئت گرفته؟»
«والا، پروفایل لینکدین رو من خیلی ساله که آپدیت نکردم و قرار بود در اون شغلی که اونجا نوشتم، شاغل بشم که کلاً برنامه تغییر کرد.»
«یعنی دروغی در کار نبوده و واقعاً این اختلاف از بیتوجهی شما نشئت گرفته؟»
«کاملاً، هیچ دروغی نبوده. آخه این چه مدلیه؟ پروفایل لینکدین رو دیگه چرا بررسی کردهاند؟»
«اگه یادتون باشه، عرض کردم که بررسی سوابق کاری متقاضی مهاجرت و مروری دوباره و از ابتدای پروندههای متقاضیان مهاجرت به کانادا، پس از انجام آزمایشات پزشکی انجام میشه و اینکار توسط یک آفیسر دیگه و با حوصلهٔ بیشتر انجام میگیره. در هر حال، کاریه که شده و باید جوابیهٔ خوبی آماده کنیم. من بر اساس ادعای شما، این نامه رو آماده میکنم تا به سفارت کانادا در ورشو ارسال کنید. امیدوارم که مورد قبول قرار بگیره.»
«ممنون. لطفاً مدنظر داشته باشید که ۱۵ روز بیشتر فرصت ندارم.»
«نگران نباشید. همین هفته آماده میکنم تا شما هم سریع ارسال کنید.»
روز دوازدهم بود که سفارت کانادا در ورشو، نامهٔ تهیهشده توسط مشاور مهاجرت را که بر اساس ادعای رضا تهیه و توسط رضا خوانده و امضا شده بود، دریافت کرد.
و باز انتظار، اما اینبار، انتظار طعم دیگری داشت و قطعاً اگر ایمیلی از سفارت دریافت میکرد، در ابتدا با نگرانی آن را میخواند.
دو ماه بعد، ایمیلی را که منتظرش بود، دریافت کرد. با اضطرابی وصفناشدنی شروع به خواندن آن کرد و وقتی به انتهایش رسید، ناخواسته جیغ کشید! بله، ادعای رضا را قبول کرده بودند و تنها در متن ارسالی اعلام شده بود که چون مدیکال رضا باطل شده، مجدداً باید خود و خانوادهاش آن را انجام دهند.
* * * * *
وقتی مهماندار اعلام کرد که تا دقایقی دیگر هواپیما در فرودگاه بینالمللی پیرسون تورنتو به زمین خواهد نشست، رضا یکبار دیگر تمامی این سالهای سخت و نفسگیر را در ذهنش مرور کرد و خدا را شکر نمود که همهچیز به خیر و خوشی ختم شده است.
پایان